اسلایدر

السلام علیک یا سلطان خراسان

السلام علیک یا سلطان خراسان
کرامات امام هشتم
قالب وبلاگ

 

 

 

روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید

امشب از جام تولای وی افطار کنید

میلاد کریم اهل بیت مبارک


برچسب‌ها: امام حسن مجتبی (ع)
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:34 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 

- 1خويشاوند را پيوند ده ، اگر چه با يک جرعه آب باشد. 

 

2- هرگز به اميد دوستي آل محمد (ص) عمل صالح و عبادت خدا را ترک نکنيد و همچنين دوستي آل محمد و تسليم شدن در مقابل امرشان را به اميد عبادتتان رها نکنيد. زيرا هيچيک از اين دو بدون ديگري قبول نمي‏شود. 

 


 

3- آن کس که همه روزه به حساب خود رسيدگي نکند، و نيک و بد خود را نشناسد از ما نيست.

 

 

 

4- مال جمع نمي‏شود مگر با پنج خصلت: بخل شديد، آرزوي دراز، حرص زياد، قطع رحم، مقدم داشتن دنيا بر آخرت.

 


 

 

 

5- خداي رحمت کند بنده‏اي را که امر ما را زنده کند، گفته شد چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: علم ما را ياد بگيرد و به ديگران ياد بدهد

 


 

6- در حالي که هنوز اشتهايتان باقي است ، دست از طعام خوردن بکشيد. 

 

7- در هنگام غذا خوردن ، از سبک ترين غذاها «چون سوپ و آش» شروع کنيد تا معده و مزاج تحمل آن را داشته باشد . 

 

8- هيچ بنده‏اي حقيقت ايمان را به کمال نرساند مگر  اينکه در وي سه خوي باشد : در دين، دانش عميق داشته باشد و در زندگاني خوب، اندازه نگهدارد و بر مصيبتها و مشکلات شکيبا باشد. 



برچسب‌ها: امام رضا(ع)
ادامه مطلب
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:24 ] [ مریم محمدی ] [ ]

عکسنوشت: لحظه‌ی استجابت

تاریخ : 1395/1/18 چهارشنبه
تعداد بازديد: 138

 لحظه‌ی استجابت


سید با صدای خفه، می گوید: «صدات نمی‌آد رحیمه خاتون! بلندتر حرف بزن.»
داد می‌کشم: «سینه‌ت بهتره؟ به‌دونه‌هاتو خوردی؟ گل بنفشه دم می‌کنی واسه خودت؟ جاش رو که یادت مونده. توی کابینت اول.»
صدایش میان خش‌خش‌ و خس‌خس‌ گم و پیدا می‌شود و میان همهمه‌های حرم دور و نزدیک.
می‌پرسد: «از خودت نگفتی. خوبی؟ خوش می‌گذره؟»
غصه توی گلویم باد می‌کند. سخت قورتش می‌دهم و می‌گویم: «جات خالیه سید. خیلی خالی. الان می‌دونی کجاییم؟ جلوی سقاخونه اسماعیل طلایی. یادته دفعه قبل رو؟»
سید باز می‌سرفد. نفس‌نفس می‌زند و می‌گوید: «ها که یادمه. خوب یادمه رحیمه خاتون. از طرف منم زیارت کن. التماس دعا مشهدی خانوم.»
زبانم را گاز می‌گیرم و نمی‌گویم امروز، با وجود درد زانو، دلم نیامده هتل بمانم. حرم آمدم و فقط و فقط برای او دعا کردم. نگفتم که چه همه اشک ریختم. آنقدر که بیحال شدم و زن‌ها آب به سر و رویم پاشیدند. چقدر ضجه زدم و دعا خواندم تا آقا را واسطه کنم برای شفایش. برای اینکه، حالاحالاها، بی سر و همسر، بی سایه‌ی سر نمانم.
عوض این حرف‌ها، با شوق و ذوق می‌گویم: «سید! الان روبروی پنجره فولادیم! همه کاروان هستند. جات سبز و خرم. راستی! حرم رو چراغ سبز بستند. سرتاسر. سبز سیدی. همه دارن صلوات خاصه می‌خونن. اصلا چرا من تعریف کنم؟ خودت گوش بده.»
آن طرف خط، فقط صدای سرفه می‌آید. سرفه‌های سید که حالا با قرائت دسته‌جمعی صلوات خاصه قاطی شده است. چشم‌هایم را محکم می‌بندم و موبایل را تا آنجا که بازویم زور دارد، بالا می‌گیرم. رو به آسمان کبود حرم. آنجا که فرشته‌ها، منتظرند تا هر لحظه، دعای آدم‌های دل‌شکسته‌ای مثل من را پیش خدا ببرند.

عکس: لیلا طاهری راد
متن:هدیه سادات میرمرتضوی


برچسب‌ها: امام رضا(ع)
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:20 ] [ مریم محمدی ] [ ]

سفره های بهشتی

تاریخ : 1395/3/24 دوشنبه
تعداد بازديد: 129

سفره های بهشتی


21 سال خادمی‌اش را کرده‌ام. 21 سال که می‌دانید یعنی چه؟ خودش می‌شود اندازه‌ی یک عمر. خادم شدن که به همین الکی‌ها نیست. لیاقت می‌خواهد. توفیق می‌خواهد و صبر و حوصله‌ی زیاد. خیلی‌ها به هر دلیلی این ماموریت را نیمه‌کاره رها می‌کنند. من ولی مگر دلم می‌آید؟ من مگر می‌توانم؟ اگر بیشتر از دو سه روز، حرم نیایم، نفس کم می‌آورم. حالم بد می‌شود. به قول ملی‌سادات و بچه‌ها، حرم خونم پایین می‌افتد. دلم آنقدر می‌گیرد که حد و اندازه ندارد. دلم اندازه‌ی همه‌ی دنیا تنگ می‌شود. برای یک لحظه حضور در حرم آقا. بعد از 21 سال نفس کشیدن در هوای حرم، باید هم اینطور ‌شود. ماه رمضان‌های حرم ولی دیگر صفایی دارد. باید باشی تا ببینی. تا سحرها و غروب‌ها با دعاهایش، با نوای نقاره‌هایش، با دیدن زوار روزه‌دارش، دلت بلرزد و از اعماق قلب شکرگزار خدایی باشی که یک سال دیگر توفیق این لحظات ناب را به تو عطا کرده است.
21 سال خادمی‌اش را کرده‌ام و حالا 10 سال پیاپی است که در روزهای پرفیض رمضان، از میهمانان سفره‌اش پذیرایی می‌کنم. هر روز بعد از چیدن سفره‌ها، با نماز خواندن در جوارشان به همه‌چیز رسیده‌ام. عاقبت‌بخیری، خوشبختی بچه‌ها، آرامش. حاجتی نیست که از این سفره‌ها نگرفته باشم. آخر این سفره‌ها که معمولی نیستند. به قول ملی‌سادات انگار بال فرشته‌ها بهشان خورده است. اصلا انگار از خود بهشت آمده‌اند. نماز خواندن زیر آسمان سورمه‌ای‌پوش حرم و کنار این سفره‌های بی‌انتهای متبرک، آنقدر خوب است که دلم نمی‌خواهد با هیچ لذت دیگری عوضش کنم و دلم نمی‌آید این لحظات هیچوقت به پایان برسد. لحظات ناب بندگی.

عکس: محمد جواد مشهدی
متن: هدیه سادات میرمرتضوی


برچسب‌ها: امام رضا(ع)
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:18 ] [ مریم محمدی ] [ ]

86

اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ

اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ


برچسب‌ها: امام رضا(ع)
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:16 ] [ مریم محمدی ] [ ]
 

آرزوهای جامانده

 

آرزوهای جامانده

تازه رسیدم خانه. مامان از آشپزخانه بلند میگوید چند تا کتلت را از ماهیتابه برداشته، چند لقمه ای می شود. چیزی از گلویم پایین نمی رود. چند ماهی ست که عجله دارم. عجله دارم زودتر کارهای پایان نامه ام را تمام کنم. زودتر کنکورم را بدهم و راحت شوم . یکی بگوید این همه عجله آخرش می خواهد چه بشود؟ مگر چندسال قرار است زندگی کنم که انقدر عجله دارم برای آخرش؟
کش چادرم از جایش کنده شده. سوزن نخ می کنم. نمی رود. نخ داخل سوزن نمی رود. چشمهایم ضعیف شده. ضعیف تر شده. انگار چشم هایم هم عجله دارند برای کم سو تر شدن. مامان از آشپزخانه بلند می گوید لقمه هایم آماده است. مزه تلخی دهانم را پر میکند. گره کتانی هایم را محکم می کنم و پایین چادرم را می تکانم. سرم را که بالا می گیرم، مامان با دست هایی پر از لقمه های کتلت داغ و لبخندی طولانی ایستاده. لقمه ها را میگیرم. یکی را محکم در دهانم می چپاند، میداند که لب نمی زنم. با دهان پر میگویم که بابا می آید دنبالم از آن طرف؟ می خندد. یعنی خودت بگو. لبخند طولانی مامان تا سر خیابان با من می آید. یکی از لقمه ها را می دهم به پسربچه ای که آدامس می فروشد میگویم آن یکی را هم بده به دوستت. می روم ته اتوبوس می نشینم. دل توی دلم نیست. صدای ماشین ها و بوق و آدم ها کلافه ام می کند. پس چرا نمیرسیم؟ یک تکه پر از نور از آن انتها توی چشمهایم می نشیند. نوری طولانی تر از لبخند مامان، انگار که دستم را گرفته باشد و محکم بکشد. دیگر از آنجا به بعد را نفهمیدم چطور تمام شد که خودم را در مرکز آن همه نور دیدم. پر از چراغ های رنگی رنگی و صدای آب که گوش هایم را پر کرده بود. خودم را رساندم به گوشه ترین قسمت، همانجایی که شده بود مامن تنهایی هام. سرم را تکیه می دهم به دیوار و همه جا را خوب نگاه میکنم. کاش می شد همه جا به آرامی اینجا باشد که هیچوقت عجله نداشته باشم. کاش میشد یک تکه از اینجا را همیشه گره کنم به گوشه چادرم ... انگار همه آدم ها امشب یک لبخند طولانی دارند. یک لبخندی طولانی برای امشب که یلدا ترین شب رجب است. آرزوهایم را یکی یکی فوت می کنم به سمت طلایی ترین نقطه گنبدش. از دختر لیلا می گویم که چند روز است بیمارستان است و منتظر آزمایش آخرش هستند. دل توی دل لیلا نیست آخر. از آرزوی کربلای مادرجان میگویم. اینکه برادر فاطمه بیکار است. صاحب خانه حسن آقا گران کرده و گفته چند روز دیگر باید تخلیه کنند. از مبینا که دوست دارد پدر و مادرش برای تولدش عروسک قرمزی را که در مغازه سر کوچه شان دیده بخرند ...
نفس عمیقی می کشم.
آخرم هم خودم را یادم رفت. شب تمام شد.

 
عکس: محمد مهدی دارا
متن: مهشاد عزیزی

برچسب‌ها: آرزوهای جامانده
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:14 ] [ مریم محمدی ] [ ]

شخصیت علمي امام رضا

مقالات منادي و توحيد امامت

شخصيت علمي امام رضا

امام هشتم عليه السلام، چونان نياکان وارسته اش، از مقام علمي والايي برخوردا ر بود، تا آن جا که وي را «عالم آل محمد عليه السلام» لقب داده اند. 

اباصلت از محمد بن اسحاق بن موسي بن جعفرعليه السلام نقل کرده است: 

«امام مو سي بن جعفرعليه السلام، به فرزندانش مي فرمود: برادرتان، علي بن موسي، داناي خاندان پيامبرصلي الله عليه و آله است. نيازها و پرسشهاي ديني خود را از وي فرا گيريد و آنچه را به شما تعليم داد، به خاطر بسپاريد، چه اين که بارها پدرم امام صادق عليه السلام به من فرمود: داناي خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله در نسل توست و اي کاش من او را درک کرده و مي د يدم.»[1] .

با توجه به اين که در ميان ائمه ي، امام باقرعليه السلام و امام صادق عليه السلام مجال بيشتري براي تشکيل محافل علمي و نشر علوم اهل بيت عليهم السلام پيداکردند، و با اين حال امام رضا عليه السلام که در اين زمينه مجال کمتري يافت، عنوان «عالم آل محمد» را دريافت کرده است، مي توان اين گمان را درست دانست که مناظرات و مباحثات علمي و اعتقادي آن حضرت از چنان اهميت و امتيازي برخوردار بوده است که به عنوان عالم خاندان رسالت شناخته شود.

 

>مناظرات امام

>آگاهي امام از اديان و مکاتب

>آگاهي امام به زبانهاي مختلف

>اعتراف مخالفان به برتري علمي امام

>پشيماني مأمون از تشکيل محافل علمي

مناظرات امام

دستگاه خلافت عباسي، با اهدافي خاص، از انديشه وران مذاهب و فرقه هاي گوناگون، دعوت مي کرد و آنان را رو در روي امام عليه السلام قرار مي داد. با مطالعه در شخصيت، روحيات و افکار مأمون، آشکار مي شود که او از تشکيل چنين جلسات و همايشهايي، اهدافي سياسي را دنبال مي کرد. هر چند شخصا به مباحثات علمي علاقه مند بود، ولي مأمون به عنوان خليفه، شخصي نبود که بخواهد با اين گونه مباحثات و مناظرات، عظمت و حقانيت خاندان پيامبرعليه السلام را به نمايش بگذارد و شخصيتي راکه مورد توجه انقلابيون آل علي عليه السلام بود، درجامعه مطرح کند و علم و شکوه و شايستگي و برتري آنان را به ديگران بنماياند، بلکه در پس اين تلاشها، اهدافي سياسي داشت و چه بسا بي ميل نبودکه در اين نشستها، براي يکبار هم که شده، امام از پاسخگويي به پرسشها عاجز بماند! 

به هر حال، گذشته از اهدافي که مأمون دنبال مي کرد، ولي نتايج آن جلسات مايه شکوه و عظمت امام و بهره ي علمي و اعتقادي شيعه شد. 

عبدالسلام هروي که در بيشتر نشستها و مناظرات حضور داشته است، مي گويد: 

«هيچ کسي را از حضرت رضا عليه السلام داناتر نديدم. و هيچ دانشمندي آن حضرت عليه السلام را نديده، مگر اين که به علم برتر اوگواهي داده است. در محافل و مجالس که گروهي از دانشوران و فقيهان و دانايان اديان مختلف حضور داشتند بر تمامي آنان غلبه يافت، تا آن جا که آنان به ضعف علمي خود و برتري امام عليه السلام اذعان و اعتراف داشتند.»[1] .

ابراهيم بن عباس، گواه ديگري از حاضران و ناظران اين گونه جلسات بود، و مي گويد: 

«حضرت رضا عليه السلام هيچ مسأله اي را بدون پاسخ نمي گذاشت. در علم و دانش کسي را داناتر از او سراغ ندارم. آنچه مأمون مطرح مي ساخت پاسخ کامل آن را دريافت مي کرد و آنچه حضرت عليه السلام مي فرمود، مستند به قرآن بود.»[2] .

خود آن گرامي در اين زمينه مي فرمود: 

«در حرم پيامبر صلي الله عليه و آله، مي نشستم و عالمان مدينه هرگاه در مسأله اي با مشکل روبرو بودند و از حل آن ناتوان مي ماندند، به من رو مي آوردند و پاسخ مي گرفتند.[3] .

آگاهي امام از اديان و مکاتب

امام عليه السلام علاوه بر اين که براي پرسشهاي مختلف عالمان اديان و مکاتب، پاسخي درخور داشت، برمبناي اعتقادي شخص مخاطب سخن مي گفت و استدلال مي کرد و اين مظهر ديگري از توانمندي علمي امام عليه السلام بود. امام عليه السلام با اهل تورات، به توراتشان، با رهروان انجيل، بر مبناي انجيل و با حاملان زبور، به زبور و... سرانجام با هر فرقه وگروهي با مباني خود آنان سخن گفته، به روش خودشان استدلال مي نمود.[1]  محمد بن حسن نوفلي، از اصحاب حضرت رضا عليه السلام مي گويد: 

هنگامي که حضرت رضا عليه السلام به مرو گام نهاد، مأمون به وزيرش، فضل بن سهل دستور داد، تا چهره هاي سرشناس علمي و رهبران مذاهب و دانشمندان فرقه هاي مختلف را که در علم مناظره و جدل از ديگران ممتاز بودند، فراخواند و در روزي معين مناظره اي علمي ترتيب دهد. 

فضل، از جاثليق[2] ، رأس الجالوت [3] ، دانشمندان صابئي[4]  هرابذه [5] ، اصحاب زرتشت، قسطاس رومي [6] ، وگروهي ديگر از متکلمان د عوت کرد اجلاس مقدماتي تشکيل شد، خليفه نيز درآن حضور يافت و ضمن ابراز خرسندي از تجمع عالمان، گفت: «شما مشهورترين و سرشناس ترين چهره هاي اين زمان هستيد. هدف از اين اجلاس آن است که با اين ميهمان حجازي (امام رضا عليه السلام) وارد بحث وگفت وگو شده، هرکدام به ارائه منطق و برهان خود پردازيد.»

حاضران درجلسه، آمادگي خود را براي تأمين خواسته هاي خليفه اعلام داشتند و عهدکردند تا تمام توان علمي خود را به نمايش گذارند. 

محمد بن حسن نوفلي، روايت کننده ي حديث مي گويد: 

من، درکنار امام بودم که «ياسر خادم» وارد شد و جهت شرکت در جلسه اي که براي روز بعد مقرر شده بود، دعوت مأمون را به امام عليه السلام ابلاغ کرد. 

امام عليه السلام در پاسخ فرمود: «سلام مرا به او- مأمون- برسان و بگو: مي دانم مراد تو چيست؟ به خواست خداوند فردا صبح نزد تو خواهم آمد.» [7] .

بعداز آن که فرستاده ي مأمون، بيرون رفت، امام فرمود: 

نظر تو درباره ي اين همايش اهل شرک و صاحبان انديشه هاي گوناگون چيست؟ 

عرض کردم: هدف خليفه آزمودن شماست و اين طرح مزورانه بنايي سست و بي اساس است. حضرت فرمود: اجلاس را چگونه پيش بيني مي کني؟ 

گفتم: اين افراد که به فراخوان دعوت شده اند، با دانشمندان متفاوتند، زيرا عالمان در برابر دليل و برهان، خاضعند، ولي اينان به اصحاب انکار شهرت دارند و کارشان مغالطه است و زير بار سخن حق نخواهند رفت؛ بهتر آن است که از ايشان دوري گزينيد. 

حضرت عليه السلام، ضمن تبسمي فرمود: آيا نگران هستي، مبادا دلايل من کافي نباشد؟ 

عرض کردم: ا ميدوارم خداوند، تو را بر آنها پيروزگرداند. 

امام فرمود: دوست داري بداني که چه موقع مأمون، ازکار خود پشيمان خواهد شد؟ 

گفتم: آري. 

فرمود: آنگاه که بشنود با اهل تورات، به توراتشان، با طرفداران انجيل، به انجيل آنان، با زبوريان، به زبورشان، با صابئان به زبان عبري آنها، با هرابذه و موبدان زرتشتي به پارسي، با روميان به زبان رومي و با هر يک از صاحبان انديشه ها و مکاتب با زبان خودشان، استدلال کرده و به بحث وگفت وگو نشينم. زماني که هر گروه را به بن بست رساندم تا آن که دلايل خود را باطل بيند و لب فرو بسته، تسليم سخن من شود، مأمون خواهد فهميدکه به آنچه پنداشته و در انديشه داشته است، دست نخواهد يافت.[8] .

و همين گونه نيز شد که آن اجلاس به سرافکندگي دانشمندان شرکت کننده و پشيماني خليفه انجاميد.

آگاهي امام به زبانهاي مختلف

يکي ديگر از مظاهر شخصيت علمي امام رضا عليه السلام که شگفتي اطرافيان و شاهدان را همراه داشت، آشنايي کامل حضرت عليه السلام، به زبانهاي مختلف بود. چنان که از بخش پيشين نيز آشکارگرديد، امام عليه السلام در مجامع علمي به هنگام مناظره و يا در نشستهاي معمولي در پاسخگويي به اشخاصي که از بلاد ديگر، حضور ايشان شرفياب مي شدند، با زبان متداول و رسمي مخاطب با وي به گفت وگو مي پرداختند. 

اباصلت هروي مي گويد: 

«امام رضا عليه السلام، با مردم به زبان خودشان سخن مي گفت. به خدا سوگند که او، فصيح ترين مردم و داناترين آنان به هر زبان و فرهنگي بود.»[1] .

اباصلت همچنين مي گويد: 

عرض کردم: اي فرزند رسول خدا، من در شگفتم از اين همه اشراف و تسلط شما به زبانهاي گوناگون! 

امام عليه السلام فرمود: 

«من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه مي شود، خداوند فردي را حجت بر مردم قرار دهد، ولي او زبان آنان را درک نکند. مگر سخن امير مؤمنان علي عليه السلام به تو نرسيده است که فرمود: 

به ما «فصل الخطاب» داده شده است و آن چيزي جز شناخت زبانها نيست.»[2] .

اعتراف مخالفان به برتري علمي امام

چنان که پيشترگذشت، مأمون از تشکيل جلسات بحث وگفت وگو، اهدافي را دنبال مي کردکه از جمله مي توان موارد زير را يادکرد: 

- سرگرم ساختن مردم و جامعه به مباحثات علمي و تحت الشعاع قراردادن اوضاع سياسي موجود، بويژه نهضتهايي که درگوشه وکنار بلاد اسلامي رو به رشد بود. 

- به دست آوردن نوعي وجهه فرهنگي براي حکومت، بويژه براي خودش که در مسند زمامداري قرار داشت.

- جلب نظر امام عليه السلام، با وانمود ساختن اين نکته که وي خواهان عظمت خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله است. 

- محدود ساختن امام عليه السلام به حرکتهاي علمي. 

- زمينه سازي براي پيدايش موقعيتي که درآن هر چند براي يک بار، امام مغلوب ديگران شود. 

به هر حال در هيچ يک از اين مجالس، مأمون به نتيجه دلخواه، دست نيافت و ناگزير به اعتراف و خضوع در برابر عظمت علمي امام عليه السلام شد. وجود چنين اعترافاتي در تاريخ شايان تأمل است. 

در جريان يکي از نشستهاي علمي، چون وقت نماز فرا رسيد، امام براي اقامه نماز از مجلس، بيرون شد. مأمون به محمد بن جعفر، عموي امام رضا عليه السلام روکرد و گفت: پسر برادرت را چگونه يافتي؟ 

پاسخ گفت: او عالم و دانشمند است. 

مأمون گفت: 

پسر برادرت از خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله است؛ خانداني که پيامبر صلي الله عليه و آله در مورد آنان فرموده است: 

آگاه باشيد، نيکان عترت من و شاخه هاي درخت وجود من، در خردسالي، خردمندترين و در بزرگسالي، داناترين مردمند. آنها را تعليم ندهيد، زيرا آنان از شما داناترند. هيچ گاه شما را از دروازه هدايت، بيرون نساخته و درگمراهي وارد نخواهند کرد.[1] .

در نقل ديگري آمده است که مأمون مسائلي چند از امام رضا عليه السلام پرسيد و آنگاه که پاسخ همه آنها را بدرستي يافت، چنين گفت: 

«خدا مرا بعد از تو زنده ندارد. به خدا سوگند، دانش صحيح، جز نزد خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله يافت نمي شود و براستي دانش پدرانت را به ارث برده اي و همه علوم نياکانت در تو گرد آمده است.»[2] .

آري، صرف نظر از اهداف مأمون، بايد گفت: دانش گسترده امام رضا عليه السلام، حقيقتي است که دوست و دشمن، ناگزير ازاعتراف به آن بوده و هستند. اگر مأمون نيز در درون ميل به بروز اين حقيقت نداشت، ولي سبب شد تا چنين نتيجه اي به دست آيد و چهره علمي امام بهتر روشن شود.

پشيماني مأمون از تشکيل محافل علمي

مأمون خود در تشکيل محافل علمي و مناظرات دانشمندان با امام اصرار داشت، ولي از فراخواني امام به مناظرات، سخت پشيمان شد و پيش بيني امام در مورد وي تحقق يافت. علت پشيماني نيز روشن است. مأمون با انگيزه ي صحيح و دانش دوستانه به اين اقدام، دست نزده بود، همچنان که براي آگاهي بيشتر مردم و دانشمندان ازشخصيت علمي امام چنين نکرده بود. وي اهدافي چون تحقير امام و شخصيت علمي او، سرگرم ساختن جامعه به اينگونه جلسات و تحت الشعاع قراردادن امور سياسي و... را دنبال مي کرد و چون خود را در رسيدن به آن هدفها، ناکام يافت سخت پشيمان شد، تا جايي که برخي، همين رخدادها را زمينه ساز شهادت آن حضرت دانسته اند. [1] .

[1] إعلام الوري 315؛ اثبات الهداه 28:6.

«هذا اخوکم علي بن موسي عالم آل محمد صلي الله عليه و آله فاسألوه عن اديانکم و احفظوا ما يقول لکم، فاني سمعت ابي جعفر بن محمد غير مره يقول لي: ان عالم آل محمد صلي الله عليه و آله لفي صلبک و ليتني ادرکته.».

[1] کشف الغمه 157:3.

[2] عيون اخبار الرضا 180:2.

[3] کشف الغمه 157:3؛ «کنت اجلس في الروضه و العلما بالمدينه متوافرون، فاذا اعيي الواحد منهم عن مسأله اشاروا الي باجمعهم و بعثوا الي المسائل فاجيب عنها.».

[1] احتجاج طبرسي 415:2.

[2] رئيس اسقفها.

[3] لقب دانشمندان يهودي.

[4] پيروان حضرت يحيي. برخي از آنان به ستاره پرستي رو آوردند.

[5] بزرگان زرتشتيان. و بنابر ديدگاهي، بزرگان و دانشمندان هند که در آتشکده خدمت مي کردند. المنجد ماده هرب.

[6] از دانشمندان رومي که در علم پزشکي تبحر دارند.

[7] ابلغه السلام و قل: علمت ما اردت و انا صائر اليک بکره ان شاء الله.

[8] «... اذا سمع احتجاجي علي اهل التوراه بتوراتهم و علي اهل انجيل بانجيلهم و علي اهل الزبور بزبورهم و علي الصابئين بعبرانيتهم و علي الهرابذه بفارسيتهم و علي اهل الروم بروميتهم و علي المقالات بلغاتهم. فاذا قطعت کل صنف و دحضت حجته و ترک مقالته و رجع الي قولي، علم المأمون ان الذي هو بسبيله ليس بمستحق له فعند ذلک تکون الندامه منه.» (احتجاج طبرسي 415:2-432.).

[1] کان الرضا يکلم الناس بلغاتهم وکان و الله افصح الناس و اعلمهم بکل لسان و لغه.

[2] فقال يا ابا الصلت انا حجه الله علي خلقه و ما کان الله ليتخذ حجه علي قوم و هو لا يعرف لغاتهم. او ما بلغک قول اميرالمؤمنين عليه السلام: اوتينا فصل الخطاب. فهل فصل الخطاب الا معرفه اللغات؟» (عيون اخبار الرضا 27:2).

[1] عيون اخبار الرضا 204:1.

[2] همان 202:2.

[1] از اباصلت هروي پرسيدند، چگونه مأمون خودش را راضي کرد که امام عليه السلام را به شهادت رساند؟ وي در پاسخ، از ناکامي خليفه در دو حادثه ياد مي کند: 1) جريان ولايتعهدي. 2) مناظرات علمي. او مي گويد چون خليفه در اين دو ميدان به بن بست رسيد، چنين تصميمي گرفت. (همان 239:2).

 

 

 
Close
Rock Turner Ads
Rock Turner
Rock Turner Ads


برچسب‌ها: شخصيت علمي امام رضا
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:9 ] [ مریم محمدی ] [ ]

بخشی از زیارتنامه امام رضا علیه السلام

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِسْمَاعِيلَ ذَبِيحِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ وَلِيِّ اللَّهِ، وَ وَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ، سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبَارِّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَارُّ التَّقِيُّ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ [مُخْلِصا] حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.

برچسب‌ها: بخشی از زیارتنامه امام رضا علیه السلام
[ دو شنبه 31 خرداد 1395 ] [ 20:5 ] [ مریم محمدی ] [ ]
[ شنبه 1 خرداد 1395 ] [ 14:54 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 

 

 


برچسب‌ها: نیمه شعبان بر شما مبارک
[ شنبه 1 خرداد 1395 ] [ 14:43 ] [ مریم محمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.... السلام علیک یا سلطان خراسان... آن دل كه به ياد تو نباشد، دل نيست قلبى كه به عشقت نتپد جز گِل نيست آن كس كه ندارد به سر كوى توراه، از زندگى بى ثمرش حاصل نيست.. یا امام رضا مددی......................
نويسندگان
لینک های مفید
لینک های مفید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





Alternative content



حذف لینک مخفی ما حرام بوده و عواقب اخروی خواهد داشت

 السلام علیک یا سلطان خراسان

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/3/23/1213017_607.mp3&autostart=1&autoreplay=0&showtime=1&volume=70&volumecolor=0xD4D40D&equalizercolor=0x000000&theme=violet" />

❊✺ (کد صوتی ولادت امام رضا(ع ✺❊

ذکر روزهای هفته
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

کد تقویم

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج