اسلایدر

السلام علیک یا سلطان خراسان

السلام علیک یا سلطان خراسان
کرامات امام هشتم
قالب وبلاگ
[ سه شنبه 3 شهريور 1398 ] [ 1:39 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 

 

 

ولادت شمس الشموس انیس النفوس.ضامن اهو.عالم ال محمد

 

علی بن موسی الرضامبارکباد

......


برچسب‌ها: ولادترضا
[ یک شنبه 23 تير 1398 ] [ 19:43 ] [ مریم محمدی ] [ ]
[ یک شنبه 23 تير 1398 ] [ 19:36 ] [ مریم محمدی ] [ ]


َ


 

 

سلام بر اقا علی بن موسی الرضا...

 

ای امام خوبان ...یا شاه خراسان ...


 امروز11 اردیبهشت ماه سال 1394برای اولین بار تلاش کردیم با انجام اعمالی هرچند خیلی جزیی خادم درگهت باشیم امیدوارم توفیق داشته باشیم هر سال در چنین روزی خادم ان امام بزرگوارو مورد قبول حضرتش واقع شویم .انشاالله

[ شنبه 12 ارديبهشت 1398 ] [ 1:2 ] [ مریم محمدی ] [ ]

[ جمعه 11 ارديبهشت 1398 ] [ 23:2 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 

 

 

 

 

دل من گم شد، اگر پیدا شد؛

بسپارید امانات رضا...
و اگر از تپش افتاد دلم ،
ببریدش به ملاقات رضا...
از رضا خواسته ام تا شاید بگذارد که غلامش بشوم .،
همه گفتند محال است ولی...،
دلخوشم من به محالات رضا...
سلامتی همه اوناییکه دلتنگ حرم امام رضا هستن ولی مجبورا از را دور سلام بدن


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

 

 

 

 


برچسب‌ها: امام رضا (ع)
[ دو شنبه 20 اسفند 1397 ] [ 10:31 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 

 

 

«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»

¯هیچ خویشتنداریی سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست¯


برچسب‌ها: امام رضا (ع)
[ دو شنبه 20 اسفند 1397 ] [ 10:30 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 


برچسب‌ها: امام رضا (ع)
[ دو شنبه 20 اسفند 1397 ] [ 10:17 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 در انتظار یک معجزه کتاب وقتی عشق شکوفه می‌دهد

در انتظار یک معجزه

 

نام شفایافته: رقیه

16 ساله، اهل تبریز

نوع بیماری: تشنج- اعصاب و روان

تاریخ شفا: تابستان سال 1370

 

توی سرم صدا بود. مثل هوهوی باد. مثل عوعوی مداوم سگی ولگرد. مثل جیغ بلند و گوشخراش یک کودک. مثل صدای شکستن شیشه پنجره با توپ بچه های بازیگوش کوچه. مثل صدای ترمز ناگهانی یک ماشین.

توی نگاهم شیاطین می رقصیدند. با کلاههای بوقی بزرگ. با صورتکهایی کریه و زشت. با چشمانی تیز و تند و قرمز. با صورتهایی پر از چین و چروک. با نگاههایی خیره و مات، مثل جغد.

همیشه بعد ازشنیدن این صداها و دیدن رقص زشت شیاطین بود که غش می کردم و بر زمین می افتادم و کف از گوشه دهانم بیرون می زد. مادرم بر سرش می کوبید و پدر مرا به آغوش می کشید و

تا بیمارستان می دوید.

دیگر از شدت تکرار این بازی دردآور، خسته شده بودم. دلم برای خودم می سوخت. برای پدر و مادرم که با دیدن این صحنه مثل تکه یخی در برابر آتش، آب می شدند و می گریستند.

آنها دیگر خوب فهمیده بودند که از دست دکتر و دوا و دعا نیز کاری ساخته نیست. مرا به دست تقدیر سپرده بودند و انتظار یک معجزه. مدتها بود که  دیگر مرا به نزد دکتر هم نمی بردند. خوب می دانستند که از دست دکتر هم کاری بر نمی آید. وقتی تشنج می گرفتم، روبرویم می نشستند و با چشمهایی ملتهب به من می نگریستند و دست و پا زدن هایم را با گریه به تماشا می نشستند و تمام غمهای دنیا به دلشان می نشست. وقتی که حالم بهتر می شد و جنون از سرم بیرون می رفت، با عشق بغلم می کردند و با درد می گریستند.

ماه محرم بود و هر سال ماه محرم باتفاق مادرم به مسجد می رفتیم، اما امسال بیماری من باعث شده بود تا همه محرم، مادر توی خانه بنشیند و اشک روضه امام حسین را در خانه و با نگاه به اوضاع درهم و آشفته دخترش بریزد.   

هر سال اواخر ماه صفر و طبق سنت همه ساله با هیئت مسجد محله مان به مشهد می رفتیم، اما امسال گویا این توفیق از ما صلب شده بود. از این بابت سخت ناراحت بودم و خودم را باعث به هم خوردن این سنت هرساله می دانستم. یک روز با پدر درد دل کردم و از او خواستم تا نذر هرساله اش در رفتن به مشهد را بخاطر بیماری من به هم نزند. پدر با نگاهی که خیس و بارانی بود به من نگریست و گفت:

چگونه ترا تنها بگذارم و بروم؟

مادر که نشسته بود و دستهایش را زیر چانه اش داده بود و به صحبتهای من و پدر گوش می داد، وسط حرفمان دوید و خطاب به پدر گفت:

من می مانم. تو برو.

از این حرف دل پدر به درد آمد. سرش را تکیه دیوار داد و با درد نالید:

اگر امام طلب کند با هم می رویم.

از این حرف پر هراس شدم. انگار دلم را توی دستم مچاله کرده باشند. یعنی امام امسال ما را طلب نکرده است؟ یعنی من با بیماری ام سنت هر ساله سفر به مشهد را به هم زده ام؟ یعنی این بیماری باعث شده است که امام از ما رو بگرداند؟

هزاران آیا و اگر و چرا در ذهن بیمارم چرخید. ابتدا یک حس رخوت و سستی بر من مستولی شد و سپس سرمایی زمستانی زیر پوستم خزید و تنم را لرزاند. با آنکه در شهریور گرم بودیم، این حس سرما و لرز بعید می نمود. ولی انگار همراه با سرما چیزی سنگین شبیه به کوهی از یخ روی سینه ام چمباتمه زد. نگاهم پر آب شد. با صدای بلند فریاد زدم و از هوش رفتم.

وقتی به هوش آمدم در بیمارستان بودم. گویا حالم از بقیه اوقاتی که تشنج بر من مستولی می شد بدتر شده بود که پدر مرا به بیمارستان آورده بود. هنوز آن حس سرما در تنم بود. در حالیکه  از شدت گرما عرق بر سر و رویم نشسته بود ولی می لرزیدم.

پدر که متوجه نگاه بازم شد، جلو آمد و لبخند کدری روی لبهایش نشست. لبخندی که زود پرید و در هوا گم شد. پدر رویم را بوسید  و عرق از پیشانیم پاک کرد. لبهایم به آرامی تکانی خوردند و نام پدر از میان آن بیرون آمد:

بابا؟

ها دخترم. بگو.

چرا نمی خواهی به مشهد برویم؟

بخاطر حال و احوال تو. من که نمی توانم دختر خوبم را با این وضع تنها بگذارم.

ولی من دوست دارم به مشهد برویم. انگار کسی به من می گوید که با رفتن ما به مشهد حالم بهتر می شود.

پدر گریست. سرم را به آغوش گرفت و با گریه گفت:

باشد. می رویم.

همراه با هیئت محله راهی مشهد شدیم. هر ساله و در عصر روز بیست و هشتم صفر، هیئت ما زنجیر زنان راهی حرم می شد. آن روز هم پدر دست مرا گرفته بود و درحالیکه همراه هیئت راه می رفتیم، او آرام می گریست. به صحن حرم که رسیدیم دوباره توی سرم صدا آمد. بدنم شروع به لرزیدن کرد و بر زمین افتادم. پدر را دیدم که مرا به آغوش کشید و توی صحن و در وسط هیئت روی زمین خواباند. چادرم را روی سرم کشید و با غصه در برابرم ایستاد و بر سینه کوفت. از پشت چادر که روی صورتم را پوشانده بود، پدر و زنجیر زنان هیئت را کدر و سایه وار می دیدم. انگار شوری عجیب در هیئت افتاده بود. صدای یا رضا رضای شان همه صحن را پر کرده بود. از میان همه آن فریادها و شیون ها و زمزمه ها صدایی واضح به گوشم آمد:

برخیز دخترم.



برچسب‌ها: امام رضا (ع)
[ شنبه 22 دی 1397 ] [ 22:14 ] [ مریم محمدی ] [ ]

 روز زیارتی امام رضا(ع)

 

چرا ۲۳ ذی‌القعده روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع) است؟

حجت‌الاسلام مهدی غلامعلی،عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به دلایل تعیین روز زیارتی مخصوص برای امام رضا(ع) گفت: 

درباره روز ولادت امام رضا(ع) اختلاف است، ولادت ثامن الحجج(ع) مشهور همان یازدهم ذی‌القعده سال ۱۴۸ هجری در شهر مدینه است که در متون مختلف مانند «مصباح کفعمی»‌ و «تاریخ الموالید فی الموالید ائمه و وفیاتهم» بیان شده است.

البته در دو کتاب «مرآت الحق» و «عوالم العلوم» هم به طور مفصل آورده است، درباره روز ولادت امام رئوف هم گزارش‌هایی بیان شده است، از جمله اینکه ولادت حضرت روز پنج‌شنبه بوده است که در «عیون اخبار الرضا» و «الارشاد» آورده شده است، البته برخی تواریخ روز جمعه را نیز ذکر کرده‌اند.

این اختلاف‌ها در گزارش تاریخی کهن طبیعی است، غیر از روز یازدهم ذی‌القعده نظرات غیر قابل قبول یا کم اعتبار هم مطرح شده از جمله روز سوم، هفتم و هشتم شوال، یازدهم ذی‌الحجه، یازدهم ربیع‌الاول و ربیع ‌الآخر که البته در کتاب‌های معتبرتر نظیر «کافی»، «تهذیب الاحکام» و «إرشاد» همان یازدهم ذی‌القعده ذکر شده است.

 به علت نامگذاری روز ۲۳ ذی‌القعده به نام «روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع)» در باب زیارت روایت‌های متعدد نقل شده است، به گونه‌ای که در کتاب «کامل الزیارة» ابن قولویه که معتبرترین و کهن‌ترین کتاب زیارتی است که حدود هزار سال -در قرن چهارم- پیش نگارش یافته است، روایت‌های متعددی درباره ثواب زیارت ائمه(ع) آمده است.

بعد از روایت‌های ثواب زیارتی حضرت سیدالشهدا(ع)، روایت‌های ثواب زیارتی امام رضا(ع) نسبت به دیگر ائمه(ع) در جایگاه دوم قرار دارد و در روایتی از جواد الائمه(ع) ثواب زیارتی پدر بزرگوارش را بالاتر از ثواب زیارتی امام حسین(ع) دانسته و می‌فرماید: زیارت پدرم افضل است، زیرا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را همه مردم زیارت مى‌کنند؛ اما پدرم را جز خواص شیعه زیارت نمى‌کنند.

و با توجه به  اینکه فرقه‌های باطل درون شیعی از جمله چهار امامی، شش امامی و هفت امامی جایگاهی برای امام رضا( ع) قائل نیستند،  هشت امامی‌ها، امامت حضرت رضا(ع) و در ذیل آن امام مهدی(عج) را قبول دارند، با وجود فرقه‌های باطل درون شیعی تأکیدات زیادی قبل از ولادت و شهادت ثامن‌الحجج(ع) برای زیارت حضرت شده است که این امر توسط ائمه بعدی امام رضا(ع)، از جمله امام جواد(ع) و امام هادی(ع) بارها مورد سفارش واقع شده است.

روز ۲۳ ذی‌القعده، ماه رجب و روز شهادت امام رضا(ع) به عنوان روز زیارتی مخصوص ایشان مطرح شده است، درواقع اهل بیت(ع) از این منظر خواسته‌اند که شیعه به امام رضا(ع) توجه زیادی کند تا پاسخی به آن انحراف‌ها باشد که در اندیشه شیعه هفت امامی (واقفیه) رخ داد، زیرا آن‌ها معتقد به این بودند که امام کاظم(ع) آخرین امام بوده است و از دیده‌ها غائب شده و یک روز ظهور می‌کنند! بنابراین امامت امام رضا(ع) را انکار کردند.

اهل‌بیت(ع) خواستند این سرخط را به شیعیان بدهند که این انحراف، انحراف باطلی است و تعیین روز زیارتی برای امام رضا(ع) خط بطلانی بر اندیشه‌های فرقه‌های باطل شیعه باشد، بنابراین حرکت شیعیان از شهرهای مختلف آن هم در زمان عباسیان برای زیارت حرم امام رضا(ع) برای یک روز خاص بسیار ارزشمند بوده است.

 


برچسب‌ها: امام رضا (ع)
[ شنبه 22 دی 1397 ] [ 22:13 ] [ مریم محمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 27 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.... السلام علیک یا سلطان خراسان... آن دل كه به ياد تو نباشد، دل نيست قلبى كه به عشقت نتپد جز گِل نيست آن كس كه ندارد به سر كوى توراه، از زندگى بى ثمرش حاصل نيست.. یا امام رضا مددی......................
نويسندگان
لینک های مفید
لینک های مفید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





Alternative content



حذف لینک مخفی ما حرام بوده و عواقب اخروی خواهد داشت

 السلام علیک یا سلطان خراسان

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1392/3/23/1213017_607.mp3&autostart=1&autoreplay=0&showtime=1&volume=70&volumecolor=0xD4D40D&equalizercolor=0x000000&theme=violet" />

❊✺ (کد صوتی ولادت امام رضا(ع ✺❊

ذکر روزهای هفته
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

کد تقویم

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دريافت كد دعاي فرج